|
|
|
|
|
با داشتن اين برای هميشه از دنيای شما خداحافظی ميكنم ميرم تو دنيای خودم.
...
:: موضوعات مرتبط:
گوناگون،
،
:: برچسبها:
مهدی_افشارزاده,
خبرنگار,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
سه شنبه 16 مرداد 1397 و ساعت 15:35 |
|
|
|
|
|
|
|
|
اینگونه که تو دَستانم را رَها کردی یا نمیدانی سُقوط چیست... یا نمیدانی چِقدر بالا آمده ایم...
:: موضوعات مرتبط:
کپشن خاص،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:47 |
|
|
|
|
|
|
|
|
کسی نیست، بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت میان دو دیدار، قسـمت کنیم ..!
:: موضوعات مرتبط:
کپشن خاص،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:45 |
|
|
|
|
|
|
|
|
مرا در آغوشت بگیر آغوشت؛ مانند تکهی آخر پازل، مرا کامل میکند ...
:: موضوعات مرتبط:
کپشن خاص،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:44 |
|
|
|
|
|
|
|
|
- آدم ها تمام نمی شوند! آدم ها نیمه شب با همه یِ آنچه در پسِ ذهنِ تو برایت باقی گذاشته اند، به تو هجوم می آورند!!
:: موضوعات مرتبط:
کپشن خاص،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:40 |
|
|
|
|
|
|
|
|
تو تنها؛ میتوانی، آخرین درمان من باشی !
:: موضوعات مرتبط:
کپشن خاص،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:40 |
|
|
|
|
|
|
|
|
بعضی از تنهاییها درمان ندارد پوک میکند تکه هایی از وجودمان را حذف میکند، بعضی از تنهاییها فقط یک درمان دارد، که باشد.. بیاید.. بماند..
:: موضوعات مرتبط:
دیالیکت،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:38 |
|
|
|
|
|
|
|
|
جای اینکه درگیر خوشبختی بقیه باشین و بهش حسادت کنین،
یکم واسه خوشبختی زندگی خودتون زحمت بکشین
:: موضوعات مرتبط:
دیالیکت،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:38 |
|
|
|
|
|
|
|
|
_میتونی بیای پیشم؟ +اره حتمن میام یه سر _چقدر میتونی بمونی؟ + یه ساعت خوبه؟ _بیشتر +دو ساعت _ بیشتر +چند ساعت خب؟ _زیاد +میخوایم بریم سفر نکنه؟ _یجور سفر شاید باشه +چند روز؟ _بیشتر از چند روز +نکنه سفر دور دنیاست؟!! _بازم بیشتر! _خب بگو چه مدت آخه؟! +مثلن واسه یه عمر...
:: موضوعات مرتبط:
دیالیکت،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:37 |
|
|
|
|
|
|
|
|
همون اندازه كه بعضی دوستی ها شبيهِ سَرابند و تا نزديک و نزديكتر نشی، پوچیِ اونها را نميبينی... بعضی آدمها هم شبيهِ خرمالو هستند! در نگاهِ اول، دلبرانه و افسونگر و بعد چيزی كه برات ميمونه، طعمِ گَسِ بی اعتمادی و دلزدگيه...!
:: موضوعات مرتبط:
دیالیکت،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:37 |
|
|
|
|
|
|
|
|
➰ قحطِ جود است، آبروی خود نمیباید فروخت!
:: موضوعات مرتبط:
دیالیکت،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:36 |
|
|
|
|
|
|
|
|
جدی ، سوال شخصی میپرسین بعد وقتی در جواب میگیم به تو چه ، ناراحت میشین؟
:: موضوعات مرتبط:
کاف،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:34 |
|
|
|
|
|
|
|
|
دیدی زخمی میشی جاش رو میکَنی دوباره خون میاد؟ باید ولش کنی خودش خشک بشه بیوفته، دل کندنم
همینه، تا وقتش نشه هربار بِکَنی خون میاد تا وقتی که خودش خشک بشه
:: موضوعات مرتبط:
کاف،
،
:: برچسبها:
عکس,
عاشقی,
توئیت,
ایران,
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:33 |
|
|
|
|
|
|
|
|
کسی در مورد علت این حجم از لذتی که تو کندن پوست لب و دهنه، اطلاعی داره...؟
:: موضوعات مرتبط:
کاف،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:32 |
|
|
|
|
|
|
|
|
به ساز من برقص همانند روياهاي عاشقي با آواز من اشك بريز شبيه زني كه در تنهايي خود آواز غمگين ميخواند برايم ساز شيدايي بنواز زماني كه به چشمان قهوه اي رنگت زل ميزنم كنارم باش در تموم نبودن هايت حتي در رويا...
:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:30 |
|
|
|
|
|
|
|
|
باورش سخت است! به چشمانش خیره میشوی... آرام لبخند میزنی... و با صدای ریز... میگویی؛ تا ابد دوستش داری! درست همانطور که به من میگفتی...
:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:28 |
|
|
|
|
|
|
|
|
این روزها ازتمام آدم ها وحشت دارم.. ترس دارم.. تمامشان برایم غولی بس عظیم شده اند.. میترسم ازاعتماد..ازاینکه جوابش رااین آدم های غول مانند بابی اعتمادی بدهند.. میترسم ازدوست داشتنشان آخر تمامشان به ساعت نکشیده بی مهری ودوست نداشتن رابه تو ثابت میکنند.. میترسم ازکسانی که به خود اسم آدم داده اند اما بویی ازآدمیت نبرده اند.. می آیند بایک زد وخورد میشکنند وراهشان رامیکشند ومیروند.. آخر نامردی است این دنیا.. اصلا آخر بدبختی.. که باآدمیانی هم نفس شویی که به خود فقط فقط لقب آدمیزاد داده اند اما بویی از آدمیت نبرده اند..
:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 10 اسفند 1396 و ساعت 1:25 |
|
|
|
|
|
|
|
|
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ، ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ شکرانه ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﻧﺪگی ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ. پایان آدمیزاد نه رفتن یار است نه تنهایی؛ آدمی آن هنگام تمام میشود که دلش پیر شود.
:: موضوعات مرتبط:
آلزایمر،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
چهار شنبه 26 مهر 1396 و ساعت 9:17 |
|
|
|
|
|
|
|
|
خوب است که بر این سیّاره همیشه کسی هست که به کس دیگری فکر می کند شک نکنید، فکر بکنید! همین حسِ آرامِ خوشایند است که قدم های آدمی را در امتدادِ صبح استوار می کند.
:: موضوعات مرتبط:
آلزایمر،
،
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
چهار شنبه 26 مهر 1396 و ساعت 9:12 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نوشته شده توسط مهدی افشارزاده در
پنج شنبه 9 دی 1395 و ساعت 12:34 |
|
|
|
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 62 صفحه بعد
.:: Powered By
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.
|
|